الله اكبر |
|||
سلام(بی عیب – سلامتی ده – سلامتی بخش)
هو الله الذی لا اله الا هو المک القدوس السلام : اوست خدایی که نیست خدایی جز او پادشاه پاک بی عیب . خداوند ، سلامت و مبری است از آنچه عیب محصوب می شود ادامه مطلب ... هر كس مۆمنان را مسخره كند یا با القاب زشت از آنها یاد كند در زمره ستمكاران محسوب مىشود.
بنده مۆمن نزد خداوند متعال بسیار عزیز و محترم است. خداوند بندگان مۆمن را دوست مىدارد و عزت و سربلندى را از آن مۆمنان مىداند، چنان كه مىفرماید:
"... وَ لِلّهِ الْعِزَّه وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُۆمِنینَ...؛(منافقون ـ آیه 8) عزّت و سرفرازى تنها از آن خدا و پیامبر و مۆمنان است..."
و به همین جهت سوره حجرات آیه 11 می فرماید: «لا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ...» هر كس مۆمنان را مسخره كند یا با القاب زشت از آنها یاد كند در زمره ستمكاران محسوب مىشود.
همچنین در احادیث اسلامى آمده است كه احترام به مۆمن احترام به خدا است و اهانت و تحقیر مۆمن اهانت به ذات اقدس الهى و موجب خشم خداوند سبحان است و در حدیث قدسى آمده است: خداوند به كسانى كه مۆمنان را بیازارند اعلان جنگ مىدهد:
از قول امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است كه خداوند عزّو جلّ فرمود: "كسى كه بنده مۆمن مرا خوار شمارد باید بداند كه خداوند با او در جنگ است و كسى كه بنده مۆمن مرا تعظیم و تكریم كند بى شك از غضب من در امان است."
حرمت مۆمن از حرمت كعبه بیشتر استابن أبی الحدید در شرح این جمله از نهج البلاغه (اذا استولى الصلاح على الزمان و اهله...) روایتى را از رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه و آله و سلم ـ چنین نقل مىكند:
از قول امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است كه خداوند عزّ و جلّ فرمود: كسى كه بنده مۆمن مرا خوار شمارد باید بداند كه خداوند با او در جنگ است و كسى كه بنده مۆمن مرا تعظیم و تكریم كند بى شك از غضب من در امان است
جابر روایت كرده است كه رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه و آله و سلم ـ به كعبه نظر افكند و فرمود: آفرین بر تو، خانهاى كه چقدر بزرگى و احترام تو چقدر زیاد است سوگند به خدا، احترام مۆمن نزد خدا از تو بیشتر است، زیرا حرمت تو فقط از یك جهت است (كه خونریزى در تو حرام است)، ولى مۆمن از سه جهت احترام دارد:
1. خون وى محترم است.
2. مال او حرمت دارد.
3. بدگمانى نسبت به او حرام است.
![]() یكى از محرّمات (كه از عوامل غیبت هم به شمار مىرود) سخریه و استهزاء است و شك نیست كه سخریه و استهزاء یكى از آن عوامل است كه بسیارى از اوقات انسانهاى ضعیف الایمان را وادار به غیبت مىكند. آرى، هستند كسانى كه به منظور بى اعتبار كردن دیگران از عامل تمسخر بهره مىگیرند و براى مجلس آرایى و خنداندن حاضران از آبرو و حیثیت دیگران مایه مىگذارند و با كارهایى از قبیل تقلید در راه رفتن، سخن گفتن، غذا خوردن و خلاصه به هر طریقى از اشاره و كنایه و ... دیگران را به مسخره مىگیرند و از این راه حس خودپسندى و انتقام جویى خویش را اشباع مىكنند و دست كم با خرج كردن آبروى دیگران مستمعان و دوستان خود را راضى مىسازند و بدین جهت است كه قرآن كریم از این عمل به شدت نهى كرده و آن را به عنوان ظلم و ستم مورد توبیخ و تهدید قرار داده است و امر به توبه مىكند و مىفرماید:
"یا ایهَا الَّذینَ امَنُوا لا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى انْ یكُونُوا خَیرا مِنْهُم وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى انْ یكُنَّ خَیرا مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا انْفُسَكُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالالْقابِ بِئْسَ الاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الایمانِ وَ مَنْ لَمْ یتُبْ فَاولئِكَ هُمُ الظّالِمُونَ. (حجرات،11) ؛اى كسانى كه ایمان آوردهاید نباید گروهى از مردان شما گروه دیگر را استهزاء كنند، شاید آنها كه مورد استهزاء واقع مىشوند بهتر از مسخره كنندگان باشند. و همچنین زنان یكدیگر را مسخره نكنند، زیرا ممكن است زنان مسخره شده از آنها كه مسخره مىكنند بهتر باشند. و مبادا از یكدیگر عیب جویى كنید و زنهار از این كه یكدیگر را با القاب زشت و ناپسند یاد كنید كه پس از ایمان آوردن، نامى كه نشان از فسق و فجور دارد بسیار زشت است و هر كس كه از این رفتار توبه نكند ستمگر و ظالم است."
جابر روایت كرده است كه رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه و آله و سلم ـ به كعبه نظر افكند و فرمود: آفرین بر تو، خانهاى كه چقدر بزرگى و احترام تو چقدر زیاد است سوگند به خدا، احترام مۆمن نزد خدا از تو بیشتر است، زیرا حرمت تو فقط از یك جهت است (كه خونریزى در تو حرام است)، ولى مۆمن از سه جهت احترام دارد: 1. خون وى محترم است. 2. مال او حرمت دارد. 3. بدگمانى نسبت به او حرام است
برخى از مفسّران در شأن نزول آیه فوق گفتهاند: این آیه در باره ثابت بن قیس بن شماس نازل شده است. ثابت گوشهایش سنگین بود و هنگامى كه وارد مسجد مىشد براى او راه باز مىكردند تا برود نزدیك پیامبر ـ صلّى اللّه علیه و آله و سلم ـ بنشیند و سخنان حضرت را بشنود. یك روز وارد مسجد شد در حالى كه مردم از نماز صبح فارغ شده و هر كدام در جایى نشسته بودند.
ثابت نیز طبق روش هر روز سعى مىكرد نزدیك پیامبر ـ صلّى اللّه علیه و آله و سلم - بنشیند، به این جهت جمعیت را مىشكافت و مىگفت جا بدهید، جا بدهید تا خدمت پیامبر بروم.
سرانجام یكى از آنها گفت همین جا بنشین. او نیز همان جا نشست، ولى از این كه راهش ندادند تا نزدیك پیامبر بنشیند به شدت ناراحت شد. پس از این كه هوا روشن شد ثابت از روى ناراحتى گفت: این مرد كیست؟ گفت: من فلان كس هستم. ثابت گفت: فرزند فلان زن؟ و نام مادر او را طورى بر زبان جارى كرد كه در آن دوران (دوران جاهلیت) این گونه تعبیر را مایه سرزنش و ملامت مىدانستند. آن مرد شرمنده شد و از خجالت سر به زیر افكند، سپس این آیه نازل شد.
ملاك و میزان و معیار ارزشها نزد خداى متعال تقوا و پاكدامنى است.
به همین دلیل هیچ كس حق ندارد دیگرى را كوچك بشمرد و با چشم حقارت به او بنگرد، چه بسا همین شخص پیش خدا آبرومند باشد.
![]()
درباره وبلاگ ![]() به اين وبلاگ خوش آمديد ************************* همیشه به یاد داشته باش: در مجلسی وارد شدی زبانت را نگه دار* در سفره ای نشستی شکمت را نگه دار* در خانه ای وارد شدی چشمانت را نگه دار* در نماز ایستادی دلت را نگهدار* ----------------------------------------- دو چیز را از هم جدا کن:* عشق و هوس* چون اولی مقدس است و دومی شیطانی* اولی تو را به پاکی می برد و دومی به پلیدی* ----------------------------------------- دنیا دو روز است: یک روز با تو و یک روز علیه تو روزی که با توست مغرور مشو و روزی که علیه توست مایوس نشو چرا که هر دو پایان پذیرند ------------------------------------------ دو چیز را همیشه فراموش کن: خوبی که به کسی می کنی بدی که کسی به تو می کند ------------------------------------------ گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر با اعتماد، زمان حالت را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |